زاگرس ما

هدف این وبلاگ اتحاد اقوام زاگرس نشین است

زاگرس ما

هدف این وبلاگ اتحاد اقوام زاگرس نشین است

اطلاعیه - "زاگرس ما" با رویکردی تازه به کار خود ادامه می دهد

"زاگرس ما" از این پس با رویکردی دیگر در خدمت زاگرس نشینان خواهد بود.

از ابتدای فعالیت این وبلاگ و حتی پیش از آن برخی از چهره های فرهنگی لرستان که در دلسوزی و حسن نیت آنان تردیدی نیست ما را از گام گذاشتن در این راه برحذر داشتند و تاکید کردند که دامن زدن به این بحث ها کاری بی فایده و یک بازی "باخت - باخت" برای لر و لرستان است.

تجربه این یک ماه فعالیت وبلاگ "زاگرس ما" درسهایی خوبی برای ما داشت و احتمالا برای دیگران. درس هایی که در این یک ماه فعالیت در بوته عمل آموختیم صحت گفتار آن دلسوزان را برای ما عیان ساخت.

اینک به این نتیجه رسیدیم که ادامه این راه سودی به حال لرستان و حوزه زاگرس ندارد. بگذار عده ای ما را متهم کنند. اما خدای ما عالم و شاهد است که ما را از پا نهادن در این راه نیتی جز امر به معروف و نهی از منکر و نشان دادن برخی زشتی ها و رذیلت ها نبود. شاید حداقل فعالیت یک ماهه این فایده را داشته باشد که برخی از روی صدق یا تقیه دیگر خودشان را غیر لر نمی پندارند و استان رویایی خود را استانی لرنشین می دانند. اگر همین یک نتیجه از کار ما حاصل آمده باشد ما را بس است.

در پایان این فعالیت یک ماهه و آغاز راه با رویکردی تازه ، سخنی هم داریم با عده ای از هم میهنان عزیزمان در شهرستان بروجرد که علاقه به جدایی از این استان دارند. دوستان عزیز؛ بروجرد یکی از گنجینه های ایران و لرستان است. برای شما در رسیدن به هدف هایتان آرزوی موفقیت می کنم. اما هدف هایتان را والا و عالی انتخاب کنید تا خدای نخواسته گرد مطامع کوتاه مدت و پیش پا افتاده بر دامن شما ننشیند. امیدوارم خواسته های خودتان را با ادله و براهین و منطق به پیش ببرید. اگر در این مدت یک ماهه حرفی و کلامی بر قلم ما جاری شد که مایه کدورت و دلگیری شد به بزرگواری خود بر ما ببخشایید. ما همواره عاشق بروجرد و مردم فرهنگ پرور آن بوده و خواهیم بود. ملایر و نهاوند و بروجرد و خرم آباد و دورود و .... همه برادر و عضو یک خانواده هستند. چه فرقی می کند در این استان یا آن استان . مهم این است که همه در دامن ایران عزیز باشیم و همه به لر بودن خود افتخار کنیم.

در این مدت برخی افراد در نظرات خود - و یک وبلاگ در مطلبی - نام از کسانی بردند که روحشان هم از فعالیت ما در این وبلاگ بی خبر است. از این افراد غیابا پوزش می خواهم و از کسانی هم که نام آنان را برده اند می خواهم هر طور خودشان صلاح می دانند غیبت از این افراد را جبران کنند.

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی

                   به صد دفتر نشاید گفت حسب الحال مشتاقی

کتاب بالغ منی حبیبا معرضا عنی

                   ان افعل ما تری انی علی عهدی و میثاقی

نگویم نسبتی دارم به نزدیکان درگاهت

                      که خود را بر تو می​بندم به سالوسی و زراقی

اخلایی و احبابی ذروا من حبه مابی

                      مریض العشق لا یبری و لا یشکو الی الراقی

نشان عاشق آن باشد که شب با روز پیوندد

                 و را گر خواب می​گیرد نه صاحب درد عشاقی

قم املا و اسقنی کاسا و دع ما فیه مسموما

                    اما انت الذی تسقی فعین السم تریاقی

قدح چون دور ما باشد به هشیاران مجلس ده

                   مرا بگذار تا حیران بماند چشم در ساقی

سعی فی هتکی الشانی و لما یدر ماشانی

                     انا المجنون لا اعبا باحراق و اغراق

مگر شمس فلک باشد بدین فرخنده دیداری

                      مگر نفس ملک باشد بدین پاکیزه اخلاقی

لقیت الاسد فی الغابات لا تقوی علی صیدی

                      و هذا الظبی فی شیراز یسبینی باحداق

نه حسنت آخری دارد نه سعدی را سخن پایان

                     بمیرد تشنه مستسقی و دریا همچنان باقی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد